این افراد میترسند در موقعیتی قرار بگیرند که دچار حمله شوند و آبروی آنها جلوی دیگران برود.
پیش از پاسخ به این پرسشها لازم است به تفاوت بین ترس، استرس و اضطراب اشاره کنیم. ترس عبارتست از درک یک خطر واقعی و فوری. شیری را میبینیم و میترسیم. «بنابر تعریف سرگی کاهیلی کینگ، استرس عبارتست از هر تغییری که انسان تجربهمیکند.» (ص۱۶ مدیریت استرس). بنابر این تعریف؛ تغییر کار، محل سکونت، ازدواج، افزایش یا کاهش حقوق، موفقیتهای برجسته شغلی و … را میتوان استرس دانست.
بابک مضطرب: من کاری به شرایط ندارم! تو در هر صورت باید موفق میشدی زیرا عدم موفقیت تو به معنای ناتوانی تو است. انسان ناتوان را کسی دوست ندارد.
در بایداندیشی فرد این باید و نبایدها را بدون درنظر گرفتن شرایط مکان و زمان، در همه موقعیتها اعمال میکند. فردیکه در ذهنش باید «من باید در امتحان ۲۰ شوم» دارد، در نظر نمیگیرد که امتحان چقدر دشوار بوده یا آنکه او روز قبلش مریض شده و نهایت تلاشش را کردهاست.
اجتناب و فرار از موقعیت واکنشی است که اکثر افراد مضطرب در مواجهه با موقعیت اضطرابزا انجام میدهند. از آسانسور میترسید و دیگر سوار نمیشوید. از سخنرانی و اجرای برنامه در جمع وحشت دارید تا جای ممکن مسولیت قبول نمیکنید و در صورت اجبار تا جای ممکن آن را به تعویق میاندازید. فرد با راهکار فرار یا اجتناب گمان میکند میتواند آرامش و امنیت را برای خود به ارمغان بیاورد، در حالیکه اضطراب مانند هیولایی است که هرچه بیشتر خواستهاش را اجابت کنید، بیشتر از شما میخواهد.
اضطراب مشکل مشترک تمامی انسانها است. ریشه اکثر مشکلات روانی از جمله وسواس، پانیک، فوبیا، هراس اجتماعی (اضطراب اجتماعی)، اضطراب عملکرد و کمالگرایی را میتوان مستقیم و غیرمستقیم از اضطراب دانست.
در کنار دریای آبی ایستادهاید، گرمای خورشید را بر روی پوست بدنتان احساس میکنید. پا برهنه بر روی ماسههای ساحلی قدم میزنید و گرمای ساحل را در کف پای خود احساس میکنید. صدای برخورد امواج به ساحل همواره آرامش بخش است. صدای here ان در گوشتان طنین میافکند. هرچقدر واضحتر آنجا را میبینید عمیق و عمیقتر میشوید.
۶. من سالم، قدرتمند و بهبودپذیر هستم. من همه روزه میتوانم بهتر شوم.
تصمیمگیری درباره مسائل گوناگون شغل، ازدواج، تحصیل، محل زندگی … و پیشبینی نتایج آن فرد را دچار تردید و تشویش میکند، زیرا دیگر این تقدیر و سرنوشت نمیباشد که او را بهسویی میکشاند بلکه پیشبینیها و در نهایت تصمیمات فرد است که سرنوشت او را رقم میزند.
علی سلام آقای دکتر من افکار وسواسیم از بین رفته ولی احساساتم هنو...
توانایی قرار گرفتن در شرایط آرمیدگی برای مقابله با همه انواع اضطراب بهکار میرود. قرار گرفتن در شرایط آرمیدگی باعث کاهش ضربان قلب، کاهش میزان تنفس، کاهش فشار خون، کاهش تنشهای عضلانی، کاهش مصرف اکسیژن، افزایش تمرکز، کاهش بیخوابی و خستگی و مواردی دیگر میگردد که همگی در کاهش اضطراب نقش عمدهای دارند.
بشر کنونی در عصری زندگی میکند که تغییرات بیشمار مشخصه اصلی آن است و این تغییرات زیاد انسان را در پیشبینی آینده خود دچار تردید میکند. زندگی همانند گذشته دارای چنان ثباتی نیست که همه چیز از جمله شغل، موقعیت اجتماعی، ثروت و حتی همسر از پیش تعیین شده باشد. فرد باید همواره در مقابل احتمالات متفاوت پیش روی خود تصمیمگیری کند و این امر گرچه به او آزادی بیشتری میبخشد، ولیکن در عین حال اضطراب او را نیز بیشتر میکند؛ چه که او در گذشته مسئول سرنوشت خود نبود و سرنوشت خود را از پیش تعیینشده میدانست ولکن بشر کنونی خوشبختی و بدبختی را در دستان خود میداند که این امر باعث ایجاد اضطراب در او میشود.
الف: سندرم نفسنفس زدن: تنفسهای سریع و کمعمق سبب کاهش دیاکسیدکربن در سطح خون میشود که بهنوبه خود منجر به حمله وحشت میشود.
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.